به نام خدای مهمانی ها
همه ما به مهمونی رفتیم، از مهمونی خانوادگی گرفته تا رسمی و اداری، بعضی وقتا با علاقه رفتیم بعضی وقتا به اجبار، بعضی وقتا خودمون رفتیم بعضی وقتا بردنمون، بعضی وقتا تنها رفتیم بعضی وقتا با دیگران ولی همیشه میدونستیم که داریم میریم مهمونی اصلا مگه میشه کسی ندونه تو مهمونیه ولی باشه؟؟؟
ولی انگار شده؛ همه مون تو مهمونی ایم و خبر نداریم، خبر نداریم میزبانمون چقدر مهربونه، خبر نداریم چه کارا که برای ما نکرده، خبر نداریم که اون خداست و خداییشه که باعث میشه همه مارو با همه گناهامون دوباره قبول کنه و به مهمونیش بیاره بدونه اینکه خودمون بفهمیم.
خب خداست و کریم بودنش، خداست و بزرگ بودنش،ماییم و کوچیک بودنمون، ماییم و گناهامون و سیاهی هامون.
خوش به حال اونا که پاک وارد این مهمونی شدن و خوش به حال اونا که با سیاهی وارد مهمونی شدن و پاک از اون خارج میشن.
خداکنه ما هم از اونا باشیم.
راستی الآن حجت خدا رو زمین کجا داره برامون دعا میکنه آدم بشیم؟
التماس دعا
دیدگاهها (۱)
نیلوفر
۰۹ تیر ۹۴ ، ۰۱:۲۲